مقابله - معنی در دیکشنری آبادیس مقابله (اخترشناسی) مقابله یا رویارویی در نجوم کروی موقعیتی است که یک جرم آسمانی ( مثلا یک سیاره بیرونی) از ناظر ( زمین) نسبت به خورشید در نقطه مقابل ( ۱۸۰ درجه ای ) قرار می گیرد به نحوی که جرم
معنی مقابله | لغتنامه دهخدا | واژه یاب - مقابله به مثل کردن ؛ تلافی کردن بدی یا نیکی کسی را بعینه عوض دادن - مقابله روا داشتن ؛ تلافی کردن عوض کردن : گمان نمی باشد که شتر به سوابق تربیت را به لواحق کفران خویش مقابله روا دارد
معنی مقابله - فرهنگ فارسی معین کلمه "مقابله" در زبان فارسی به معنای روبرو شدن، مقابله کردن یا تعارض کردن است در استفاده از این کلمه و نگارش صحیح آن، قواعد زیر میتوانند مورد توجه قرار گیرند: